ساعت 1 ظهر دوشنبه
صدای زنگ
- سلام ببخشید کفترم اومده رو بومتون، میشه بیام بپرونمش؟
پدرم: نه
- چرا ؟
- روی خرپشته نشسته و راه نداره،ممکن هم هستش بیفتی!
- خب خودتون بپرونتش
- منم نمی تونم، به دایت یا بابات بگو بیان پرش بدن
- آقا خودم میتونم
- گفتم نه! سنگ میزنی ممکنه بخوره توی شیشه همسایه، دایت بچه بود یکی سنگ زد شیشه حالمون را شکسنه ، نگاه کن
- آقــا داییم نیست سرکاره
- گفتم که نه نمزارم به بابات برو بگو بیاد، در خونه هم ببند
- خیلی نامردی !
ساعت 1:30 ظهر صدای شکستن شیشه آمد، شیشه نورگیر بودش!
پدرم : کره خر زبون نفهم. آخرش سنگ زد شیشهمون را شکست!
بی ربط : مقصر کبوتریست که نشست و دست از پرواز برداشت.
- صادق علیخانی
- چهارشنبه ۸ آبان ۹۸ ۲۱:۵۷